شاید بهم بگى مغرور یا بی احساس ولى من عادت ندارم به چیزاى عمومى حس خاصى داشته باشم !
فرستنده : دلآرام
.
.
وقتی تن کسی رو زخمی کنی ، دیگه بعدش نوازش کردنش فقط دردشو بیشتر می کنه !
.
.
ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻣﻦ ﻧﻤﯿﮕﻢ ﺗﻮ ﻋﻮﺿﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﻭﻟﯽ ﺷﮏ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺍﮔﻪ ﻗﻠﺐ ﺁﺩﻣﺎ ﻫﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻬﺶ ﭘﺴﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﺎﻝ ﺗﻮ ﯾﺎ ۱۲۳۴ ﺑﻮﺩ ﯾﺎ ۴ﺗﺎ صفر !
فرستنده : حمیدرضا
.
.
به آدمها تکیه نزن !
آدمها هم مثلِ دیوار با زلزله ی نگاه دیگری پشتت را خالی میکنند …
.
.
اون که از من گذشت ، واسه من درگذشت …
پس روحش شاد و یادش فراموش !
فرستنده : حدیث
.
.
نه ! چشمانم شور نبود …
اگر که آخر کارمان ندامت شد ، دست هایم بی نمک بود !
.
.
ﺑﻪ “ﺑﻌﻀﯿﺎ” ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ :
ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺷﻮﺧﯽ ﺑﻮﺩﯼ ، ﺍﻭﻧﻢ ﺍﺯ ﻧﻮﻉ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻧﯿﺶ !
فرستنده : دلآرام
.
.
تک پرم نماندی ، خیالی نیست …
دیگری پرپرت میکند !
.
.
کافیست جای زخمت را بلد باشند ، آنگاه از اعلاترین نمک برایت مرحم می سازند همان هایی که از جان برایشان مایه می گذاشتی !
هر دو از ته دل می گوییم
من حرف هایم را
تو دروغ هایت را …
فرستنده : الهه
.
.
به بعضیا ﺑﺎس ﮔﻔﺖ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﯿﻠﯿﺎ خوشم ﻧﻤﯿﺎد ﻭﻟﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﻄﻮﺭ ﻭﯾﮋﻩ ﺍﯼ بدم میاد !
فرستنده : دلآرام
.
.
اونقد با دلم بازی کردی که دل و روده م به هم پیچید …
ببین ، حالا حالم ازت بهم میخوره !
.
.
روی برگ های خاطرات نوشتم دلتنگم ، پائیز شد و خاطرات رنگشون زرد شد و از شاخه های دلتنگی روی سنگفرش آرزوها ریختن تا زیر پای غرور و بی محبتی له بشن !
فرستنده : کاملیا
.
.
ﻭﺍﺳﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻼﺱ ﺑﺬﺍﺭ ﮐﻪ ﻫﻢ ﮐﻼﺳﺶ ﺑﺎﺷﯽ ﻧﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ حتی ﺗﻮ ﮐﻼﺳﺶ ﺭﺍتَم ﻧﻤﯿﺪﻩ …
فرستنده : دلآرام
.
.
ما گفتیم ﮐﻮﭼﯿﮑﺘﯿﻢ ﺍما ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺒﻮﺩ ﺗﻮ فکر ﮐﻨﯽ ﮔﻨﺪﻩ ﺍﯼ کوچولو …
فرستنده : دلآرام
.
.
بیشتر از آنچه سزاوارش باشم بهم صدمه زدی فقط به این خاطر که بیشتر از آنچه سزاوارش باشی عاشقت بودم …
.
.
هرجا سخن از اِعتماد است ، خنده ام می گیرد !
فرستنده : فرصاد
.
.
تو را نمیبخشم که وقت بودن نبودی
وقت دیدن ندیدی
وقت عاشقی هرزگی کردی
وقت گریه با دیگران خندیدی
تو را هرگز نمی بخشم که هرگز با من نبودی و من به سادگی همه ام با تو بود …
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻬﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﯽ …
ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻓﺖ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﮕﻪ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻧﺒﻮﺩﻡ ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﺁﺩﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﻋﺸﻘﺶ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺑﮕﺬﺭﻩ !
فرستنده : دلآرام
.
.
برای بعضی از آدمها محبت مثل فیلم خارجی بدون زیرنویس می مونه ؛ نمی فهمنش !
فرستنده : سارا
.
.
زنگ زدند ؛ رفتگر محله بود ، گفت : آقا این عکس رو دیشب توی زباله های شما پیدا کردم !
عکس تو بود …
فرستنده : مترسک
.
.
زمانی آرزوی هر روز دیدنت را داشتم اما هر روز ندیدنت آرزوی امروز من است !
فرستنده : سارا
.
.
با رفتنت هیچ اتفاقی نمی افتد ، من به تعداد تک تک آدمهای دنیا انگیزه دارم که دیگر نخواهمت !
فرستنده : مینا
.
.
گفته بودی میمانی اما انگار صدایت قطع و وصل شده بود و گفته بودی میهمانی …
فرستنده : الیستی
.
.
به سلامتیه کسی که ما رو گذاشت ذخیره و دیگران رو بازی داد !
فرستنده : سارا
.
.
به من نپر ، لب ﭘﺮ میشی
ﻟﺐ تر کنم ، پرپر ﻣﯿﺸﯽ
فرستنده : دلآرام
.
.
خیانت دقیقا شبیه دود سیگار است …
تنها لحظه ای جلوی چشمانت را تار میکند ولی بویش تا مدتها بر تنت می ماند !